نانوذرات معلق در هوا (هوابرد) چه به عنوان محصول پاياني بكارگيري فنآوري نانو براي ساخت مواد مختلف در كاربردهاي صنعتي و توليد محصولات مانند تجهيزات و مواد الكترونيكي، مغناطيسي و اپتو الكترونيكي، پزشكي، و داروسازي و چه به عنوان محصول فرعي و ناخواسته ناشي از انجام يك فرايند مصنوعي مانند پاشش حرارتي ، پوشش دهي و جوشكاري به وفور در محيط هاي كاري و صنعتي حضور دارند. به منظور كنترل نانوذرات از جريان هواي محيط، نياز به يك روش جداسازي كارآمد مانند فيلتراسيون است. در اين ميان توسعه در شكل گيري ساختارهاي ليفي خاص، وعده ساخت فيلترهاي بسيار كارآمد براي حذف نانوذرات از جريان هوا را مي دهد. استفاده از نانوالياف (الياف كوچكتر از 500 نانومتر) در ساخت فيلتر مي تواند باعث افزايش بهره وري در فيلتراسيون شود. به منظور اثربخشي بيشتر فيلترهاي نانوليفي ، استفاده از نانوالياف تركيبي (تركيب نانوالياف پليمري و نانومواد) مورد توجه قرار دارد. از زماني كه نانولوله هاي كربني به دليل ويژگيهاي منحصر به فرد خود مانند اندازه، ساختار، خصوصيات مكانيكي و سطحي، پايداري شيميايي در زمينه هاي بسيار متنوعي مورد توجه قرار گرفته اند. از اين رو ما بر آن شديم كه فيلترنانوليفي پليمري بر پايه نانولوله كربني از طريق تكنيك الكتروريسي توليد كرده و عملكرد آن را براي حذف نانوذرات از جريان هوا در يك تونل تست استاندارد بررسي نماييم. اين فيلترها مي توانند براي اهداف پاك سازي هوا در تهويه صنايع، بيمارستانها و اتاق هاي پاك و يا به عنوان مدياي ماسك تنفسي براي حذف آلاينده هاي ذره اي در مقياس نانو (زير 100 نانومتر) مورد استفاده قرار گيرند.

بنزن، تولوئن، اتيل بنزن و زايلن (BTEXs) جزء مهمترين تركيبات آلي فرار و از شايع‌ترين مواد شيميايي توليد شده در جهان هستند كه كارگران شاغل در صنايع مختلف در مواجهه با اين تركيبات قرار دارند. اثرات بهداشتي كه در مواجهه ي با BTEXs رخ مي دهد عبارتند از: لوسمي، سرطان صفراوي، آلرژي، تشديد آسم، نقص هنگام تولد، آسيب هاي كبدي، كليه و سيستم عصبي مركزي. اندازه گيري اين تركيبات و متابوليت‌هاي آنها در ادرار با استفاده از روش‌هاي تجزيه دستگاهي انجام مي‌گيرد اگر چه اين روش‌ها داراي دقت و صحت بالايي هستند اما نسبتا پيچيده، سخت، گران قيمت و زمان بر مي‌باشند بنابراين، يك روش قابل اعتماد، سريع و ساده كه مقرون به صرفه و همگام با اصول شيمي سبز باشد و ميزان مواجهه افراد را مشخص كند، ضروري است. هدف ما طراحي و ساخت يك حسگر هيبريدي الكتروريسي شده بر پايه چهارچوب‌هاي فلزي-آلي عامل دار شده با لانتانيدها و نانو ذرات جهت استفاده در پايش بيولوژيكي سريع BTEXs و متابوليت هاي ادراري آن مي‌باشد كه مي‌تواند جايگزين سريع، مناسب و كم هزينه‌اي براي روش‌هاي آزمايشگاهي موجود در جهت پايش بيولوژيكي تركيبات مختلف در ادرار باشد به گونه‌اي كه نقاط ضعف روش‌ها پيشين را پوشش دهد. در داخل كشور تاكنون سنسور مشابه وجود نداشته است، البته در خارج كشور مطالعاتي در مورد توليد چنين سنسورهايي انجام شده است اما برتري اين سنسور استفاده از چار چوب آلي فلزي جديد، افزايش كارايي سنسور با عمل الكتروريسي (براي اولين بار) و اصلاح نحوي توليد چارچوب آلي – فلزي است.